نشریه داخلی شماره1»

شناسنامه نشریه

موضوع : فرقه ها

عنوان : آشنایی بابرخی فرقه ها

گروه :

جمع آوری مطالب : مهسامحمودی-روژان کیوانی-فاطمه

ظفری-نیلوفرتاجی

طراح روی جلد : شکیلاشیروانی

تهیه منابع : مهسامحمودی-روژان کیوانی-فاطمه ظفری-نیلوفر

تاجی

تحریر : شکیلا شیروانی

آدرس : شهرکرد-رحمتیه-مرکز فرزانگان متوسطه دوم،با

همکاری شورای دانش آموزی

 

                                           سال تحصیلی98-97


سرمقاله»

دراین نشریه ما می خواهیم با معنای کلی فرقه با استفاده از منابع

ومواخذی که در دسترس داریم آشنا شویم.

فرقه های مختلفی در سراسر جهان وجود دارند ازجمله فرقه های

مخرب،فرقه های مخرب و تروریسم،فرقه های صوفی.

تمامی فرقه ها هدفی مشخص ومعین مثل زخمی کردن یاقتل اعضا

گروه خود یاافراد دیگر دارند وفعالیت میکنند.

برخی از فرقه ها میخواهند بافعالیت هایشان اسلام را بد جلوه دهند

اما ما تمام سعی مان را میکنیم  که با آوردن دلایل منطقی ومعتبر

این حرفشان را رد کنیم.


 

احادیث وروایات»

آیا حدیثی در رابطه با اینکه اسلام به 73 فرقه تقسیم شده است و یک فرقه صحیح است، وجود دارد؟ درجه و رتبه صحت و سندیت آن چیست؟ آیا عدد 73 دلالت بر تقسیمات بزرگتری هم دلالت دارد. زیرا که در تفسیر حدیث به ما گفته می شود که یهود و مسیح هم به ترتیب به 71 و 72 فرقه تقسیم شدند اما به لحاظ عددی و شماره ای، خیلی بیشتر از اینهاست

به نقل از اهل سنت:

 

اهل سنت از ابی هریره نقل می­کنند که رسول اکرم (ص) فرمود: افترقت الیهود علی احدی و سبعین فرقه الخ » یعنی: یهود بر 71 فرقه و نصاری به هفتاد فرقه و امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می شود.

همچنین اهل سنت از عبدالله بن عمر از رسول خدا (ص) نقل می­کنند که فرمودند: لیأتین علی امتی ما اتی علی بنی اسرائیل تفرق بنو اسرائیل الخ » یعنی بر پیروان من همان رود که بر بنی اسرائیل رفت و بدانسان که اینان هفتاد و دو گروه گردیده­اند، امت من نیز یک گروه بیشتر  و به هفتاد و سه گروه شوند و همه آنها در دوزخ باشند مگر یک دسته که رستگار گردند، چون از وی پرسیدند که ای پیامبر خدا، آن دسته کیانند؟ فرمود: ما انا علیه و اصحابی » یعنی آن دسته که من و یارانم بر آنیم.

و باز از عبدالله پسر عمر از پیامبر اکرم (ص) نقل می­کنند، همانطور که بنی اسرائیل به هفتاد و یک امت تقسیم شدند، امت من به هفتاد و دو فرقه تقسیم می­شوند. همه آنها در دوزخند جز یک گروه و آن دسته، اهل سنت و جماعت هستند ( و هی الجماعه ).

این چند حدیث از اهل سنت نقل شد که در اولی گروه نجات یافته از دوزخ را ما انا علیه و اصحابی » و در حدیث دیگر و هی الجماعه » نقل می­کند.

 

به نقل از شیعه:

عن علی ابن ابی طالب، قال سمعت رسول الله ص»: بقول ان امت موسی افترقت بعده علی احدی و سبعین فرقة فرقة منها ناجیة الخ.

علی علیه السلام می­فرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: به درستی که امت موسی بعد از موسی هفتاد و یک فرقه گردیدند که از آنها یک فرقه اهل نجاتند و هفتاد فرقه دیگر در دوزخند و امت حضرت عیسی بعد از عیسی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه آنها اهل نجات و هفتاد و یک فرقه آن در دوزخند و بدرستی که امت من بعد از من زود باشد که بر هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند که یک فرقه از آنها نجات یافته و هفتاد و دو فرقه آنها در دوزخند.

و در بعض روایات دیگر نقل شده از آن حضرت (ع) در آخر روایت می­فرماید: فقلت یا رسول آله و ما الناجیه فقال ص» التمسک بما انت و اصحابک، پس گفتم: آن فرقه نجات یافته کیانند، رسول اکرم ص» فرمودند: آنها که چنگ بدامان تو زنند و اصحاب تو باشند اهل نجاتند.

 

این حدیث از نظر سند و نقل در کتب اهل سنت و جماعت و در کتب شیعه، تواتر اجمالی دارد. تواتر یعنی آنقدر به طرق و روایات گونانون نقل شده که احتمال کذب و دروغ بودن آن داده نمی­شود و معمولا روایاتی که تواتر داشته باشند فی الجمله مورد قبول است.

و اگر احادیث به حد تواتر نرسند، باید راویان حدیث مورد وثوق بوده باشند و وثاقت روات به وسیله قواعد علم رجال ثابت شود، پس ملاک صحیح بودن حدیث و اعتبارش، وثاقت روات است.

معنی حدیث و گفتار علما درباره افتراق الامة بعد النبی:

بغدادی مؤلف کتاب الفرق بین الفرق» ص 14، بعد از ذکر مختصر 73 فرقه که به عقیده نویسنده دسته بندی شده، می­گوید: این جمله را که برشمردیم هفتاد و دو گروهند که 23 دسته آن روافض (شیعه) و بیست دسته خوارج و بیست دسته قدریه و پنج دسته مُرجئه و سه دسته نجاریه و دسته­های دیگر بکریه و کرامیه و جهمیه که روی هم هفتاد و دو فرقه می­شوند.

و چون نویسنده کتاب (ابومنصور بغدادی، متوفی 429) سنّی است، یک فرقه اهل نجات را طبق حدیثی که در بالا ذکر شد، اهل سنت و جماعت می­داند و حدیث ما انا علیه و اصحابی » را از بین احادیث اختیار می­کند و این حدیث را در اول کتاب خویش آورده و اساس و انشعاب فرق اسلامی را طبق آن حدیث به 73 فرقه تقسیم بندی کرده است و همین کار یعنی تفسیم امت بر طبق حدیث به 73 فرقه را جرجانی و مقریزی از علما عامه انجام داده­اند.

اما ابن حزم، از علمای عامه، در کتاب الفصل فی الملل و النحل» ج 2، ص 88، ضمن قبول این حدیث، اعتماد بر تقسیم بندی علمای خودشان نکرده و با ذکر مواضع و عقائد فرق، یک تقسیم دیگری برای فرق اسلامی کرده است.

غزالی در کتاب فیصل التفرقه بین الاسلام و اندقه » می­گوید: برداشت من از این حدیث این است که به غیر از دقه (از دین برگشتگان) همه امت رسول اکرم ص» اهل نجاتند.

کلام خاور شناسان و مستشرقان درباره این حدیث:

1- پالگراد گوید: این عدد اشاره به هفتاد شاگرد مسیح است که در انجیل مکرر از آنان سخن رفته است.

2- اشناین شنیدر، خاور شناس آلمانی قول 71 فرقه شدن یهود را به هفتاد نفر بنی اسرائیل که موسی برگزید و به کوه طور (برای گرفتن الواح) برد، برگردانیده است.

3- اسلام شناس معروف، گلد زیهر، در کتاب العقیده و الشریعه» و مجله تاریخ ادیان، این حدیث را اشتباه می­داند و می­گوید این حدیث طبق نوشته صحیح بخاری، ج 1، ص 8، درست است. در حدیث بخاری آمده است: ایمان هفتاد و اندی شعبه است که برترین آنها گفتن لا اله الا الله » و پائین ترین آنها برطرف کردن آزار از راه مردم است و شرم شعبه­ای از ایمان است.

بعد می­گوید: اگر این حدیث تحریف نشده باشد عدد هفتاد دلالت بر کثیر و مبالغه می­کند و نظائر آن در قرآن و سنت زیاد است و منظور رسول خدا (ص)، ظاهرا پیش بینی آن بوده است که بعد از او مسلمانان به فرقه های کثیری تقسیم خواهند شد و باز می­گوید: غالبا فرقه هایی که در کتب فرق و مذاهب اسلامی و از جمله آنها در کتاب الفرق بین الفرق» بغدادی آمده است، بی اصل و ساختگی است و نوعا مردانی آزاده بودند که در مقابل حکومت بنی­امیه و بنی عباس قیام می­کردند و علما دربار آنها را بیاد کفر و زندقه می­گرفتند، شیعه را رافضی گفتند و طرفداران هشام بن حکم شاگرد امام صادق را مجسّمه (قائل به جسم بودن خدا) دانستند.

[3]

نقد و بررسی:

در روایتی که در اول بحث از طرق شیعه نقل کردیم آمده بود: ان امتی ستفرق بعدی علی ثلثه و سبعین فرقه

[4] و امت رسول اکرم (ص) تا قیامت است و در طول زمان زیاده از 73 است.

پس باید عدد 73 و امثال آن را حمل بر کثرت کرد. ظاهراً رسول خدا (ص) می­فرماید بعد از من فرقه­های زیادی پیدا می­شوند که فقط اصحاب و یاران علی (ع) اهل نجات هستند و بقیه معذبند.


 

آشنایی باواژه»

 

کلمه فرقه به شکلی که امروزه استفاده می‌شود، عبارتی برای اشاره به جنبش‌های نوپدید دینی یا سایر گروه‌هایی است که اعتقادات آن‌ها یا رفتارهایشان از نظر عموم مردم غیرعادی یا غریب محسوب می‌شود. از لغت فرقه به عنوان ابزاری برای تخریب علیه گروه‌هایی استفاده می‌شود که اعتقادات یا رفتارهایی غیر منطقی دارند، بدون آن که تعریف دقیق و ثابتی از کلمه فرقه ارائه شود. فرقه‌ها در دهه ۱۹۳۰ مورد توجه تحقیقات علوم اجتماعی در حوزه مطالعه رفتارهای مذهبی قرار گرفتند. این گروه‌ها مورد انتقاد جریان غالب مسیحیت قرار داشتند چرا که اعتقاداتشان با قرائت رسمی مسیحیت متفاوت بود. در دهه ۱۹۷۰ جنبش‌های ضد فرقه‌ای به وجود آمدند.


 

حکایت ها وحکمت ها»

حکمت خداوندی

سعدی در بیان حکایتی می گوید:

موسی علیه السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت:ای موسی! دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم. موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده. گفت:این چه حالت است؟ گفتند:خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته. اکنون به قصاص فرموده اند.

وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الارْضِ؛ اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش می گشود، در زمین ستم پیشه می کردند». (شورا:27) موسی علیه السلام ، به حکمت جهان آفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار

سعدی

نگاه به فرودستان و شکر نعمت

سعدی گوید:

هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده، مگر وقتی که پایم مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه درآمدم، دل تنگ. یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم.

پیام متن:

بنابر سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله :به آن که از شما پایین تر است، بنگرید و به آن که از شما بالاتر است، منگرید؛ زیرا بدین وسیله قدر نعمت خدا را بهتر می دانید (و شکرگزار نعمت های خداوند خواهید بود).4

دعای مادر

از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند:این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت:شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و

مشخصات

آخرین جستجو ها