شناسنامه نشریه داخلی
موضوع:حضرت مهدی (عج)
شماره نشریه:6
عنوان: قائم عصر
جمع اوری مطالب:فائزه قیاسی.زهرا رحیمی.مریم ریاحی
تحریر:مریم ریاحی
طراح روی جلد:زهرا رحیمی
تهیه منابع:فائزه قیاسی
آدرس:شهرکرد رحمتیه مرکز فرزانگان متوسطه دوم با همکاری بسیج دانش آموزی
سال تحصیلی:99-98
2
سر مقاله:
آن حضرت در نیمه شعبان ۲۵۵هق در سامرّا به دنیا آمدآقا همنام پیامبر و کنیه اش ابولقاسم است، ولی به دلایلی نام صریح او نهی شده استحجت، قائم، صاحب امان، بقیة الله، خلف صالح است که از القاب آنحضرت و مشهورترین آن، مهدی(عج)استآن حضرت از طرف پدری، فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب(علیها سلام) و از طرف مادری، فرزند یشوعا، دختر قیصر روم می باشدحضرت نرجس خاتون از فرزندان شمعون بن صفا که وصی آن حضرت عیسی(ع) بوده به شمار می رودحضرت نرجس خاتون(ع) از ن با فظیلت و کمال بود تا آنجا که عمۀ امام حسن(ع)(حکیمه،دختر امام جواد(ع) خود را خدمتگذار حضرت نرجس خاتون مینامید او در روز هشتم ربیع الاول سال۲۶۰هق که پدر بزرگوارش شهید شد در سن پنج سالگی به مقام امامت رسید آن حضرت به امر خداوندی دارای دو غیبت بود: غیبت صغری:که از سال ۲۶۰هق شروع شد و در سال ۳۲۹هق پایان یافت که تقریبا ۷۰سال می شودغیبت کبری: که از سال ۳۲۹هق شروع شد و تا وقتی که خدا بخواهد،غیبت کبری به پایان خواهد رسید و آقا ظهور می کنددوران زندگی آن حضرت را می توان در سه بخش خلاصه کرد:۱ـ دوران کودکی در حیات پدر:حدودپنج سال۲ـ دوران غیبت صغری با چهار نفر از سفرای خاص خود به ترتیب: "عثمان بن سعید"،"محمد بن عثمان"،"حسین بن روح"و"علی بن محمد سیمری" تماس داشت و سپس به علی بن سیمری دستور داد که جانشین برای خود تعیین نکند۳ـ غیبت کبری: و انتظار آن حضرت و ملاقات بعضی با ان حضرت که آن حضرت در این زمان، زمام امور را به ولی فقیه(مجتهد جامع الشرایط) سپده استرسول خدا(ص) رمود: هرکس امام زمان(عج)خود را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده استمام صادق(ع) فرمود: قائم(عج) در روز عاشورا یعنی روزی که حسین (ع) به شهادت رسیدقیام خواهد نمود، وشعار یاران او یا نثارت الحسین خواهد بود {اللهم عجل لولیک الفرج} 3}
احادیث وروایات:
رسول اللّه (ص) میفرمایند:
لاتقوم الساعه حتی یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو علی الثلج فانّه خلیفه اللّه عزّوجلّ و خلیفتی.( 1)
روز قیامت فرا نمیرسد مگر آنکه از بین ما، قائم حقیقی قیام نماید؛ و آن قیام، زمانی خواهد بود که خدای عزوجل او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد، نجات مییابد و هر که از فرمانش تخلف ورزد، هلاک میشود. ای بندگان خدا، خدا را، خدا را، بر شما باد که به نزدش آیید، اگرچه بر روی یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خدای عزوجل و جانشین من است.
---------------------------------------------
امیرالمۆمنین علی (علیهالسلام) میفرمایند:
قال الحسین (علیهالسلام): التاسع من ولدک یا حسین! هو القائم بالحق، المظهر للدین، الباسط للعدل، قال الحسین (علیهالسلام) فقلت: یا امیرالمۆمنین و إنّ ذلک لکائن؟ فقال (علیهالسلام) : ای و الذی بعث محمداً بالنبوه و اصطفاه علی جمیع البریّه و لکن بعد غیبه و حیره لاتثبت فیها علی دینه اِلاّ المخلصون المباشرون لروح الیقین الذین أخذ اللّه میثاقهم بولایتنا و کتب فی قلوبهم الایمان و ایّدهم به روح منه.( 2)
امام علی (علیهالسلام) به امام حسین (علیهالسلام) فرمودند: نهمین فرزند تو ای حسین، قیام کننده به حق و آشکار سازنده دین و گستراننده عدالت است. امام حسین (علیهالسلام) گویند: پرسیدم: یا امیرالمۆمنین، آیا حتماً چنین خواهد شد؟
فرمودند: آری، قسم به کسی که حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را به پیامبری بر انگیخت و او را بر تمام خلایق برگزید، چنین خواهد شد، اما بعد از غیبت و حیرتی که در آن، کسی ثابت قدم بر دین نمیماند، مگر مخلصین و دارندگان روح یقین، آنان که خداوند نسبت به ولایت ما از آنان پیمان گرفته و ایمان را بر صفحه دلشان نگاشته و با روحی از جانب خود تأیید فرموده است.
---------------------------------------------
حضرت زهرا (س) میفرمایند:
قال لی رسول اللّه (ص) أبشری یا فاطمه، المهدیّ منک.( 3)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: ای فاطمه، تو را بشارت باد به اینکه حضرت مهدی (عج) از نسل توست
4 .
آشنایی با واژه مهدی قائم عصر:
مهدی به چه معناست؟
از میان همه القاب آن حضرت، مشهورترین آنها مهدیّ» است. واژه مهدیّ» لفظی عربی است که خود دارای معنا و مفهومی گویا می باشد.
واژه مهدیّ» لفظی عربی است که خود دارای معنا و مفهومی گویا می باشد. واژهنویسان و لغتشناسان اهل سنّت در ذیل کلمه مهدیّ» چنین آوردهاند: مهدیّ»، به معنای هدایتشده، کسی که خداوند او را به حقّ دعوت کرده است.(۱۶) مهدیّ» گاه در نام اشخاص به کار رفته، تا آنجا که به طور غالب، اسم (عَلَم) و شناخته شده آنها شده است، و نبیّاکرم صلی الله علیه و آله به همین نام مهدیّ» بشارت دادهاند که در آخراّمان خواهد آمد. (۱۷)
همچنین محدّث و ادیب معروف، مجدالدّین ابن اثیر شافعی (۶۰۶ ق) در کتاب نهایه»، و مرتضی زبیدی حنفی (۱۲۰۵ ق) در کتاب تاج العروس» همین نکته را آوردهاند؛ با این تفاوت که زبیدی در آخر بیان خود از خداوند متعال این گونه درخواست کرده که وَ جَعَلناَ اللهُ مِنْ اَنصارِهِ»(۱۸) ؛ و بار خدایا! ما را از یاران او قرار ده!
اما صاحب مجمع البحرین پس از بشارت رسولالله صلی الله علیه و آله اضافاتی دارند که: او زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور شده، او کسی است که با حضرت عیسی علیه السلام در قسطنطنیه همراه خواهد شد و مالکیّت عرب و عجم را به دست خواهد گرفت، و دجّال را میکشد. او محمّد پسر حسن عسکری بن علی الهادی بن محمّدالجواد بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب همسر بتول و پسر عموی رسول است. به ظهور او مخالف و موافق اقرار کرده و نیز اخبار در این راستا متواتر است. (
قائم :یعنی قیام کننده به حق. رسمل خدا(ص)می فرماید :"از این جهت قائم را قائم نامیدند که پس از فراموش شدن نامش قیام می کند." معانی الاخبار شیخ صدوق ص 65 امام جواد (ع)در جواب این پرسش فرمودند:"زیرا بعد از انکه نامش از خاطره ها فراموش شود و اکثر معتقدین به امامتش از دین خدا برگردند قیام می کند". کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق ص 378
حکمت ها و حکایت ها در مورد حضرت مهدی(عج):
سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»»
سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.»
پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»
سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!
حضرت لبخند زدند و فرمودند: خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»
6
آیا شنیده اید؟
دستور ساخت مسجد جمکران را فردی به نام شیخ عفیف صالح حسن بن مُثله جمکرانی در یکی از شبهای ماه رمضان از حضرت امام عصر(عج) دریافت میکند که روایت کامل بدین شرح است
شب سهشنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان (393) هجری، در سرای خود خفته بودم که جماعتی به درِ سرای من آمدند. نصفی از شب گذشته بود. مرا بیدار کردند و گفتند: برخیز و امر امام محمّد مهدی صاحب اّمان، صلوات اللَّه علیه، را اجابت کن که ترا میخواند» حسن بن مثله میگوید: من برخاستم و آماده شدم چون به درِ سرای رسیدم، جماعتی از بزرگان را دیدم. سلام کردم. جواب دادند و خوشامد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجدِ جمکران است، آوردند.
چون نیک نگاه کردم، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالشهای نیکو نهاده و جوانی سی ساله، بر روی تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیرمردی در مقابل او نشسته، کتابی در دست گرفته، بر آن جوان میخواند. بیش از شصت مرد که برخی جامه سفید و برخی جامه سبز بر تن داشتند، بر گرد او روی زمین نماز میخواندند.
آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود، مرا نشاند و حضرت امام علیه السلام مرا به نام خود خواند و فرمود: برو به حسن بن مسلم بگو: تو چند سال است که این زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم. پنج سال زراعت کردی و امسال دیگرباره شروع کردی، عمارت میکنی. رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی، باید هر چه از این زمین منفعت بردهای، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند..
به حسن بن مسلم بگو: این جا، زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین های دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کردهای! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبّه نشدهای! اگر از این کار بر حذر نشوی، نقمت خداوند، از ناحیهای که گمان نمیبری بر تو فرو میریزد.
حسن بن مثله عرض کرد: سید و مولای من! مرا در این باره، نشانی لازم است؛ زیرا، مردم، سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمیپذیرند.
امام علیه السلام فرمود: تو برو رسالت خود را انجام بده. ما، در این جا علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چند ساله را از وی بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ما است، بیاورد، و مسجد را تمام کند، و نصفِ رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند. پس آن حضرت به من اشاره کردند که برو 7
چون مقداری راه پیمودم، بار دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: در گلّه جعفر کاشانی - چوپان - بُزی است، باید آن بز را بخری. اگر مردم پولش را دادند، با پول آنان خریداری کن، وگرنه پولش را خودت پرداخت کن. فردا شب آن بز را بیاور و در این موضع ذبح کن. آن گاه روز چهارشنبه هجدهم ماه مبارک رمضان، گوشت آن بز را بر بیماران و کسانی که مرض صعبالعلاج دارند، انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد.
آن بز، ابلق است. موهای بسیار دارد. هفت نشان سفید و سیاه، هر یکی به اندازهی یک درهم، در دو طرف آن است که سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر آن است آن گاه به راه افتادم. یک بار دیگر مرا فرا خواند و فرمود: هفت روز یا هفتاد روز در این محلاقامت کن
8
از زندگی بزرگان بیاموزیم:
حجت خداوند می فرمایند:
أَنَا بَقِیَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخیرَةٌ مِنْ نُوح وَ مُصْطَفی مِنْ إِبْراهیمَ وَ صَفْوَة مِنْ مُحَمَّد(صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعینَ
من باقیمانده از آدم و ذخیره نوح و برگزیده ابراهیم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگی آنان باد) هستم
زَعَمَتِ الظَّلَمَةُ أَنَّ حُجَّةَ اللّهِ داحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنا فِی الْکَلامِ لَزالَ الشَّکُّ. »:
ستمگران پنداشتند که حجّت خدا از بین رفته است، در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده میشد، هر آینه تمام شکّ ها را از بین میبردیم.
13- عطسه، نشانه سلامت
أَلا أُبَشِّرُکَ فِی الْعِطاسِ فَقُلْتُ بَلی قالَ: هُوَ أَمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَةَ أَیّام. »:
نسیم، خدمتکار حضرت مهدی(علیه السلام) گوید: آن حضرت به من فرمود: آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آری. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.
14- نماز، طردکننده شیطان
ما أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّیْطانِ بِشَیء مِثْلِ الصَّلوةِ، فَصَلِّها وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطانِ. »:
هیچ چیز مثل نماز، بینی شیطان را به خاک نمیمالد، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.
معرفی کتاب:
کتاب گفتمان مهدویت» اثر آیت ا. صافی گلپایگانی،
دادگستر جهان: این کتاب اثر آیت ا. ابراهیم
حکومت جهانی مهدی(ع: اثر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
سیمای آفتاب: دکتر حبیب اللهی طاهری
معرفی شاعر:
هوشنگ ابتهاج
مشفق کاشانی
و حال یک شعر زیبا از قیصر امین پور:
چشمها پرسش بیپاسخ حیرانیها
دستها تشنه تقسیم فراوانیها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما، جای چراغانی
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها!
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها.
سایه امن کسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها
چشم تو لایحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
معرفی کتابخانه:
کتاب خانه مولوی شهر شهرکرد دارای کتاب های زیبا ومتنوع می باشد.
کتابخانه عمومی مولوی شهرکرد بنا به نیاز فرهنگی شهروندان و دسترسی به منابع مکتوب در سال ۱۳۴۲ بر مبنای وجود منابع باقی مانده از گذشته، قرائت خانه دهکرد، در فضای کوچکی در همین مکان فعلی تاسیس و جهت خدمات رسانی به مردم فعالیت خود را شروع کرد.
این بنا مجددا در سال ۱۳۷۵ تخریب و در سه طبقه به عنوان فرهنگسرا ساخته شد که بعد تغییر کاربری یافت و به نام کتابخانه عمومی مولوی تغییر نام داد، با شکل گیری کتابخانه و جذب منابع اهدائی از اشخاص حقیقی و حقوقی کم کم توسعه کتابخانه آغاز گردید و به مرور زمان بر تعداد منابع و بخش های مختلف آن افزوده شد. کتابخانه عمومی به شرح زیر است:
سال تاسیس: ۱۳۴۲
نوع خدمات دهی: امانت دهی : رایانه ای، جستجوی منابع : رایانه ای
بخش های ویژه : کودک - مرجع – نشریات – اینترنت - بخش دفاع مقدس - بخش آرشیو نشریات، بخش نسخ خطی
بخش مرجع: بخش مرجع کتابخانه که شامل ۴۸۰۰ جلد کتاب می باشد و منابع غنی موجود در این بخش مورد استناد بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان در نگاشتن کتاب و پژوهش آنان قرار می گیرد.
درباره این سایت